وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ
قرآن كريم سوره مباركه بقره (2)، آيه 171
و
مَثَل « دعوت كننده » كافران چون مَثَل كسى است كه حيوانى را كه جز صدا و
ندايى « مبهم، چيزى » نمىشنود بانگ مىزند. « آرى، » كرند، لالند، كورند.
« و » درنمىيابند.
قرآن كريم سوره مباركه بقره (2)، آيه 171
چشم و گوش و قلبى كه دنيا بر آنها نقش بسته است:اشاره به كر و لال و نابينا بودن كافران كه دنيا را برگزيدهاند و دل به دنيا سپردهاند.
فضاى سياه و خاكسترى:
اشاره به دنياى تيره و ظلمانى كافران.
فضي سرسبز و نوراني:
اشاره به عالم معنويت كه انسانها به آن دعوت شدهاند.
شخص سنگي با چشم و گوشها و دهان بسته:
اشاره به كافران كر لالند و چشمها و گوشهايشان كور و كر است و زيبايي عالم معنا را نميبينند، اينان همچون سنگ سخت گشتهاند و جز به دنيا نميانديشند و به همين خاطر نقش دنيا بر سرشان است.
مشبه:
پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله) كه كفار را دعوت به حق مي نمايد.
مشبه به:
چوپاني كه گله گوسفندان را با نهيبش هدايت مي كند.
وجه شبه و توضيح:
افراد كافر و ناداني كه در برابر هيچ حقيقتي تسليم نمي شوند و تنها به سنّتهي غلط قومي خود چسبيدهاند و ندي هيچ نادي دلسوزي بر آنها كارساز نمي شود، به گوسفندان و حيواناتي تشبيه شدهاند كه از فريادهي چوپان جز سر و صدايي كه موجب تحريك آني آنها مي شود، چيز ديگري نمي فهمند. و مَثَل پيامبر در دعوت كفار، نيز مثل آن چوپاني است كه گله خود را نهيب مي زند ولي گوسفندان تنها صدايي بي مفهوم را مي شنوند. كفار نيز چون راههي فهم مطلب را همچون شخص كر و كور و لال بر خود بسته بودند، نه چيزي از سخنان دلسوزانه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مي فهميدند و نه مطلب درستي بري گفتن داشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر